صبح زود بود و باران مثل همیشه در تنکابن شروع به باریدن کرده بود. صدای قطره‌ها که به پنجره می‌خورد، آرامش خاصی به خانه کوچک من و همسرم، لیلا، می‌داد. ما چند سالی بود که از شلوغی شهر بزرگ به این منطقه سرسبز مازندران آمده بودیم تا زندگی آرام‌تری داشته باشیم. خانه‌مان نزدیک جنگل بود، با حیاطی پر از درختان کاج و بوی خاک نم‌زده که هر روز صبح حالمان را خوب می‌کرد. اما آن روز، چیزی آرامشمان را به هم ریخت.

لیلا مثل همیشه در آشپزخانه مشغول درست کردن صبحانه بود. بوی نان تازه و چای تازه‌دم فضای خانه را پر کرده بود. من هم کنار پنجره ایستاده بودم و به باران نگاه می‌کردم که ناگهان صدای فریاد لیلا بلند شد: "علی! بیا ببین این چیه!" دویدم سمت آشپزخانه و دیدم آب کثیف از کف‌شور بالا زده و کف زمین را پر کرده. بوی بد فاضلاب همه جا پیچیده بود و لیلا با دستپاچگی سعی می‌کرد با دستمال جلوی آب را بگیرد.

"این دیگه از کجا اومد؟" گفتم و سریع شیر آب را بستم. اما مشکل حل نشد. آب همچنان بالا می‌آمد و انگار قرار نبود به این زودی‌ها دست از سرمان بردارد. لیلا با نگرانی گفت: "فکر کنم لوله‌ها گرفته. حالا چیکار کنیم؟" من که تجربه زیادی در این جور کارها نداشتم، گفتم: "بذار خودم یه کاریش کنم." رفتم زیر سینک را نگاه کردم، اما چیزی جز چند لوله خیس و بوی بد پیدا نکردم.

تلاش‌های بی‌نتیجه

تصمیم گرفتم خودم دست به کار شوم. از انباری یک فنر دستی قدیمی پیدا کردم که از تهران آورده بودیم. با کلی زور و زحمت، فنر را توی لوله فرو کردم و چرخاندم، اما فقط چند تکه آشغال کوچک بیرون آمد و آب همچنان بالا می‌زد. لیلا پیشنهاد داد: "بذار آب جوش بریزیم، شاید باز بشه." کتری را پر کردیم و آب جوش را توی سینک ریختیم، اما فقط بخار بلند شد و هیچ تغییری نکرد.

باران بیرون شدیدتر شده بود و من نگران بودم که اگر این مشکل حل نشود، حیاط هم پر از آب کثیف شود. به لیلا گفتم: "فکر کنم دیگه باید یکی رو خبر کنیم. این کار از دست ما برنمیاد." لیلا با تردید گفت: "ولی کی؟ تو این بارون کی میاد؟ تازه، اگه گرون باشه چی؟" راست می‌گفت. تجربه بدی از خدمات گرون و بی‌کیفیت توی شهر قبلی داشتیم و نمی‌خواستیم دوباره گرفتار بشویم.

پیدا کردن راه‌حل

گوشی‌ام را برداشتم و شروع کردم به جستجو. توی اینترنت دنبال یک سرویس مطمئن توی تنکابن گشتم. چند تا شماره پیدا کردم، ولی نمی‌دونستم کدومشون قابل اعتمادن. یکی از همسایه‌ها قبلاً از یه شرکت محلی تعریف کرده بود، اما شماره‌اش رو یادم نبود. بالاخره چشمم به اسم لوله بازکنی شمال افتاد. سایتشون رو باز کردم و دیدم خدماتشون توی کل مازندرانه و نظرات خوبی هم دارن.

با شماره 09115581004 تماس گرفتم. یه آقایی با صدای آروم و مطمئن جواب داد. مشکل رو توضیح دادم و گفتم که توی تنکابن هستیم. گفت: "نگران نباشید، تو این بارون هم میایم. حدود 20 دقیقه دیگه اونجاییم." با خودم گفتم: "20 دقیقه؟ تو این هوا؟ جدی میگه؟" ولی چاره‌ای نبود، باید اعتماد می‌کردم.

ورود ناجی‌ها

تقریباً ربع ساعت بعد، صدای زنگ در اومد. دو تا تکنسین با لباس کار و یه جعبه پر از ابزار جلوی در بودن. بارون از سر و روشون می‌چکید، ولی با لبخند سلام کردن و گفتن: "خب، مشکل چیه؟" لیلا سریع آشپزخونه رو نشونشون داد و منم توضیح دادم که چی به چیه.

یکی از تکنسین‌ها زیر سینک رو نگاه کرد و گفت: "فکر کنم یه گرفتگی عمیقه. تو تنکابن این جور مشکلات با بارون زیاد میشه. برگ و خاک می‌ره تو خط اصلی." بعد یه دستگاه فنر برقی آوردن و شروع کردن به کار. صدای دستگاه بلند بود، ولی فقط چند دقیقه طول کشید تا آب شروع به پایین رفتن کنه. تکنسین دوم گفت: "یه توده خاک و برگ توی لوله بود. با این بارون، اگه تمیز نمی‌کردیم، کل حیاطتون پر آب می‌شد."

چرا این مشکل پیش اومد؟

بعد از اینکه کارشون تموم شد، ازشون پرسیدم: "چرا اینجوری شد؟ ما که چیزی تو لوله نریختیم." جواب دادن: "توی مناطق مرطوب مثل تنکابن، بارون شدید زباله‌ها رو می‌بره تو سیستم فاضلاب. اگه توری رو ناودان‌ها نذارید، این مشکل تکرار می‌شه." بهمون پیشنهاد دادن که یه صافی ساده بذاریم و هر چند ماه یه بار لوله‌ها رو با جوش شیرین و سرکه تمیز کنیم. گفتن: "این کارا هزینه‌تون رو کم می‌کنه و دیگه نیازی به ما پیدا نمی‌کنید!" با خنده گفتم: "ولی اگه بازم مشکلی شد، بازم به شما زنگ می‌زنم!"

هزینه و آرامش دوباره

وقتی کار تموم شد، نگران هزینه بودم. فکر می‌کردم تو این بارون و با این سرعت، حسابی گرون باشه. ولی وقتی فاکتور رو دادن، دیدم خیلی منصفانه‌ست—حدود 450 هزار تومن برای یه گرفتگی عمیق. لیلا با خوشحالی گفت: "ارزون‌تر از اون چیزی بود که فکر می‌کردم!" تکنسین‌ها خداحافظی کردن و رفتن، و ما بالاخره تونستیم صبحانه‌مون رو با آرامش بخوریم.

تجربه‌ای که یاد گرفتیم

اون روز بهمون یاد داد که توی مناطق مرطوب مثل تنکابن، نگهداری از لوله‌ها خیلی مهمه. اگه یه سرویس خوب مثل "لوله بازکنی شمال" نبود، شاید هنوز توی آب و کثیفی گیر کرده بودیم. حالا هر وقت بارون میاد، خیالم راحته که یه تیم حرفه‌ای هست که می‌تونه سریع بیاد و مشکل رو حل کنه.

اگه شما هم توی تنکابن یا شهرهای اطراف زندگی می‌کنید، پیشنهاد می‌کنم یه نگاهی به خدمات محلی بندازید. مثلاً اگه توی رامسر هستید، می‌تونید از سرویس‌های مشابه استفاده کنید که توی بارون و رطوبت تخصص دارن. یا اگه نزدیک عباس‌آبادید، یه تیم خوب می‌تونه خیالتون رو از بابت چاه و لوله‌ها راحت کنه. حتی توی شهرهای شلوغ‌تر مثل متل قو، این جور خدمات حسابی به کارتون میاد.

زندگی توی شمال ایران پر از زیباییه، ولی گاهی مشکلات کوچیکی مثل گرفتگی لوله می‌تونه روزتون رو خراب کنه. با یه انتخاب درست و یه کم پیشگیری، می‌شه جلوی این دردسرها رو گرفت. ما که از لوله بازکنی شمال راضی بودیم و حالا خیالمون راحته که هر وقت لازم باشه، یه تیم حرفه‌ای پشت خط تلفنه.

سایر خدماتی که در شهرهای دیگه ارائه میدن :
لوله بازکنی رامسر

لوله بازکنی تنکابن

لوله بازکنی عباس آباد

👁️ بازدید: 262🔎 ورودی گوگل: 0

نظرات (0)

    به یوزبیت؛ خانه محتوا خوش آمدید

    یوزبیت، به نویسندگان مستقل این امکان را می‌دهد که رایگان تولید محتوا کنند و با کمک هوش مصنوعی، محتوای خود را به صورت مؤثر به مخاطبان نمایش دهند.

    Your Ad Banner

    logo-samandehi

    دانلود اپلیکیشن اندروید

    درباره ما . راهنما . اطلاعیه‌ها . آپدیت‌ها . قوانین . ارتباط با ما

    کلیه حقوق این سایت برای یوزبیت محفوظ می‌باشد.