وظیفه ی امروز ما چیست؟
 در این موضوع مهم، صرفنظر از مواضع احزاب و گروهها و رقبای سیاسی و یا کسانی که به هر نحو، منافع و جایگاه خود را در پرتو استقرار این دولت از دســـــت داده اند و این روزها با سرعتی بیشتر از گذشته، بدنبال ناموفق جلوه دادن این دولت و حتی مقایسه ی آن با سرنوشت بنی صدر هستند! و یا حتی کسانی که از سر دلسوزی، دچار سطحی نگری در تحلیل شده اند، برای سربازان ولایت و یاران صدیق انقـــلاب، دو راهکار کلی وجود دارد:
  اول آنکه از این پس، راه تقابل و برخورد و انتقاد و حذف را در مقابل رئیس جمهور در پیش گرفته و تمام تلاش خود را برای  معرفی اشکالات و کاستی ها به کار ببندند، که مسلما چنین راهکاری، نه به مصلحت نظام و انقلاب و گفتمان عظیم حزب الله است و نه مورد رضایت ولایت و نه موثر و کارآمد! چرا که در پیش گرفتن چنین رویه ای، خدای ناکرده موجب افزایش زاویه ها و لجاجت ها و مشکلات، خواهد شد.
  اما راه دوم آن است که همه ی دلسوزان و حامیان واقعی انقلاب و ولایت، با افزایش بصیرت و حضور در صحنه، به سهم خود، اجازه ی تکرار چنین وقایعی را ندهند و با تمام قوا در حفظ گفتمان انقلاب و ولایت بکوشند.
 به نظر می رسد در تبیین این موضـوع، باید کمی صریح تر سخن بگوییم:
 همه ی افرادی که طی سالهای اخیر و با وجود فشارهای سنگین رسانه ای و تبلیغاتی، مظلومانه به دفاع و حمایت از اصل گفتمان و جهت گیری دولت های نهم و دهم و شخص رئیس جمهور، اهتمام داشته اند، در واقع کل این حمایت و دفاع خود را در ذیل وابستگی و تبعیت این دولت از ولایت، مجاز و مشروع می دانسته اند و مسلم است که اصل مهم و غیرقابل تغییر در همه ی حمایت ها و پشتیبانی ها، اتصال مسئولان به نقطه ی نورانی ولایت و اسلام عزیز بوده و خواهد بود.
 سه دلیل مهم:
 با وجود همه ی اتفاقات ناگوار اخیر، بر اساس 3 دلیل مسلم، به نظر می رسد همگان باید تلاش کنند که مجموعه ی کارنامه ی دولت نهم و دهم در این چند ماه باقیمانده، به کارنامه ای قابل قبول و درخشان تبدیل شود و روند ولایت پذیری و کار و تلاش  در این چند ماه در حد و اندازه ای قرار گیرد که لبخند رضایت ولایت و ملت را بدنبال داشته باشد. چرا که:
   1- دولت نهم و دهم، خواه ناخواه، برآمده از دعا و نذر و نیاز و حضور در صحـنه ی قاطبه ی مردم متدین و انقلابی و یکایک ما، در مقابل موج اشرافیت   باندهای قدرت و ثروت بود که این پیروزی و انقلاب بزرگ سال 84، ثمره ی مجاهدت و خون دل خوردن مردم و جریان عظیم حزب الله و در راس آن، شخص رهبر معظم انقلاب، در طول 16 سال حاکمیت دولت های سازندگی و اصلاحات بود.
 همگان بیاد دارند که در آن دوران ها، اندک اندک، قدرت وامکانات دولت ودستگاه اجرایی ، بعضا  به اشرافیت باندها و اطرافیان و احزاب و خانواده ی برخی مسئولان تبدیل شده بود.
 اکنون، شکست گفتمان دولتهای نهم و دهم، سرکشی و حاکمیت همان عناصر و باندها را با چهره هایی جدید بدنبال خواهد داشت و تا سالیان دراز، امید چندانی برای بازگشت جریانهای اصیل و حزب اللهی وجود نخواهد داشت.
  2- در حالی که در تمامی 7 سال اخیر، بسیاری از عناصر مهم و تاثیرگذار و مسئولان گذشته همچون آقایان: هاشمی،  خاتمی، موسوی، کروبی و بسیاری از سران احزاب و فعالان سیاسی در داخل و خارج از کشور، برناکارآمد بودن و عدم توان این گفتمان و دولت تاکید کرده و با الفاظی نظیر(دروغگو، جنجال آفرین، نخبه کش، منحرف،سرکش و...) آن را معرفی می کردند، خیل عظیم مردم، با جدیت در مقابل این هجمه های سنگین و جامع الاطراف ایستادند و شخص رهبر معظم انقلاب- حتی تا همین شهریور امسال- با به میان آوردن همه ی توان و آبروی خود، و با استفاده از عباراتی بی نظیر همچون:( احیاء کننده ی گفتمان امام(ره) و انقلاب، زنده کننده ی شعار و نام امام زمان(عج) در مجامع جهانی، ساده زیست،استکبار ستیز، مردم گرا، کم نظیر در دوران پس از مشروطه و 100 سال اخیر، انقلابی، پاکدست و...) آن را مورد تایید و حمایت قرار داده و حتی در مقطع مهمی همچون فتنه ی 88 که تمامیت نظام، بدلیل لجاجت مخالفین بر همین مساله، در خطر قرار گرفته بود، رهبری عزیز، ذره ای از تاییدات و مواضع خود کوتاه نیامدند.
 پیداست که شکست گفتمان این دولت در ماه ها و حتی روزهای پایانی، عملا اثبات همان سخنان بی اساس مخالفان و بریدگان از انقلاب و حاکمان قدرت و ثروت گذشته خواهد بود که در پرتو اثبات این سخن باطل، تئوری خطرناک( زیر سوال بردن ولایت و دیدگاه ایشان)، شکل خواهد گرفت. و این، همان پروژه ای است که در آستانه ی فتنه ی 88 در قالب نامه ی تهدید آمیز هاشمی و همراهی برخی از خواص دنیاطلب با وی و پس از آن در قالب طرح (شورای مشورتی در کنار رهبری) رسما طراحی و بیان گردید. و اساسا بخش زیادی از مخالفت ها و سنگ اندازی ها و جنجال ها و بحران های ساختگی در پیرامون این دولت- که متاسفانه در برخی از موارد، بعضی دوستان ناآگاه (حتی دولتمردان) به دام آن می افتند- محصول این هدف و برنامه ی شوم است که : حتی تا یک روز قبل از پایان ریاست جمهوری دهم، سرنوشتی همچون بنی صدر را رقم زده و در پرتو آن، به خیال خام خود، تعرض به رهبری و زیر سوال گرفتن دیده بانی و توان مدیریتی ایشان را کلید بزنند.
  3- دشمنان خارجی نظام نیز از دو منظر به پروژه ی سقوط دولت دهم و ناکارآمد جلوه دادن آن کمک می کنند.
 اولا، با تحقق این امر، تئوری ولایت فقیه و تشکیلات حاکمیتی نظام جمهوری اسلامی که بعنوان یک ایده ی نو در مقابل چشم جهانیان قرار گرفته است را یک تئوری شکست خورده معرفی کرده و ناسازگاری اکثر روسای جمهور گذشته با نظام اسلامی  را نشانه ای بر ناموفق بودن این تئوری نوین و ایده ی مدرن خواهند دانست. و ثانیا: شخص دکتر احمدی نژاد را که در جهان اسلام و حتی در میان دیگر ملل جهان، بعنوان سمبل مبارزه با اسرائیل و آمریکا و نشانه ی استکبارستیزی ملت ایران و نماد تمسک به راه امام(ره) و وفاداری به ولایت و تشیع شناخته می شود، بعنوان عنصری شکست خورده معرفی کرده و سقوط وی و سرخوردگی بسیاری از حامیان انقلاب در اقصی نقاط جهان را به نظاره بنشینند.
 این سه محور مهم و اساسی که ذکر شد، مهمترین دلایلی است که وظیفه ی سنگین همه ی ما و دوستداران ولایت و انقلاب را در مواظبت و حضور در صحنه در جهت صیانت از گفتمان وجهت گیری این دولت که تمسک به اصول و ارزشها ،کار وخدمت بی منت و تبعیت محض از ولایت است، چند برابر می کند و صدالبته، این وظیفه ی سنگین، در درجه ی اول بر عهده ی شخص رئیس جمهور خواهد بود.
 البته کاملا مسلم و واضح است که این دفاع، اساسا به معنای جانبداری از یک شخص به نام (احمدی نژاد) نیست، بلکه دفاع از اصل این گفتمان و راه مقدس و ولایت فقیه بعنوان بزرگترین حامی این گفتمان است.
 عزیزان:
 امروز رهبر مظلوم، اما مقتدر انقلاب، با خروش حیدری خود، سران قوا و مسئولان و عناصر حزب اللهی را به وظیفه ی خطیر خود در وحدت و نگاه دقیق به جبهه ی منسجم دشمن در عرصه های اقتصادی و سیاسی ، هشدار داده و البته برخی از عناصر ناآگاه و ویا بعضا مغرض که منافع مادی  و حزبی خود را در گرو بدعاقبتی این دولت و اثبات تحلیل ها و سخنان غلط خود می بینند، همچنان بر طبل تفرقه و جدایی می کوبند.
 در این میان، قاطبه ی مردم و حزب الله عزیز، گوش به فرمان رهبر و مقتدای خویش، ضمن تقبیح هرگونه رفتارهای غیرقانونی و غیرشرعی- حتی از سوی رئیس جمهور- تمام همت و توان خود را مصروف پالایش گفتمان مقدس سوم تیر و تداوم آن در آینده خواهد نمود و البته در این مسیر، هر کس با هر جایگاه و پیشینه و سابقه ای، اگر در مقابل مصلحت ملت و اراده ی ولایت، اصرار بر عرض اندام و ناهماهنگی داشته باشد، محکوم به شکست و ابراز خشم مقدس مردم انقلابـی خواهد شد.
 دلم از عشق رهبر مست باشد، ندیدم فوق دستش، دست باشد

👁️ بازدید: 45🔎 ورودی گوگل: 0

نظرات (0)