ائا در شهر مقدس اریدو[۲] آداپا را آفرید تا بر انسان فرمانروایی کند و بدو خردی بزرگ و درایتی تمام بخشید، تنها جاودانگی را که ویژۀ ایزدان بود، از او دریغ کرد. آداپا هر روز از دژ اریدو بیرون می زد و در بندرگاه روشن، سوار قایق می شد و برای ماهیگیری به دریای بیکرانه می رفت.[۳] باد جنوب وزیدن گرفت و قایق او را برگرداند. اداپا از سر خشم، بال باد جنوب را شکست، به طوری که تا هفت روز نوزید.[۴] انو این رویداد را مشاهده کرد بنابراین اداپا را احضار می کند. اما پیش از آنکه ادپا عازم شود، ائا به او هشدار می دهد:
« هنگامی که به پیشگاه انو رسیدی
آنها برای تو نان مرگ خواهند آورد، و تو نباید از آن بخوری
آنها برای تو آب مرگ خواهند آورد، و تو نباید از آن
بنوشی.»[۵]
نظرات (4)
به یوزبیت؛ خانه محتوا خوش آمدید
یوزبیت، به نویسندگان مستقل این امکان را میدهد که رایگان تولید محتوا کنند و با کمک هوش مصنوعی، محتوای خود را به صورت مؤثر به مخاطبان نمایش دهند.
سایر مقالات نویسنده
جدیدترین مقالات
درباره ما . راهنما . اطلاعیهها . آپدیتها . قوانین . ارتباط با ما
کلیه حقوق این سایت برای یوزبیت محفوظ میباشد.
⚡⚡⚡
پاسخ دادن👏👏👏
پاسخ دادن👍
پاسخ دادن👌
پاسخ دادن