
سرخ پوست ها داستان عقابی را می گویند که وقتی عمرش به آخر نزدیک شد، چنگال هایش بلند شده و انعطافِ گرفتن طعمه را دیگر ندارد ! نوک تیزش کند و بلند و خمیده می شود و شهبال های کهنسال بر اثر کلفتی پَر به سینه می چسبد و دیگر پرواز برایش دشوار است...
آنگاه عقاب است و دوراهی : بمـیرد یا دوباره متولد شود...
ولی چگونه ؟؟
عقاب به قله ای بلند می رود؛ نوک خود را آنقدر بر صخره ها می کوبد تا کنده شود و منتظر می ماند تا نوکی جدید بروید . با نوک جدید تک تک چنگال هایش را از جای می کَند تا چنگال نو درآید !
و بعد شروع به کندن پَرهای کهنه می کند . این روند دردناک 150 روز طول می کشد ولی پس از 5 ماه عقاب تازه ای متولد می شود که می تواند 30 سال دیگر زندگی کند...
برای زیستن باید تغییر کرد ، درد کشید...
از آنچه دوست داشت گذشت. عادات و خاطرات بد را از یاد برد و دوباره متولد شد . یـــــا بايد مُرد...
انتخاب با خودِ توست...
#تغییر
#تغییر_ذهنیت
نظرات (0)
به یوزبیت؛ خانه محتوا خوش آمدید
یوزبیت، به نویسندگان مستقل این امکان را میدهد که رایگان تولید محتوا کنند و با کمک هوش مصنوعی، محتوای خود را به صورت مؤثر به مخاطبان نمایش دهند.
سایر مقالات نویسنده
جدیدترین مقالات
درباره ما . راهنما . اطلاعیهها . آپدیتها . قوانین . ارتباط با ما
کلیه حقوق این سایت برای یوزبیت محفوظ میباشد.