
این روزها ازدواجهایی که تا پیش از این عجیب و غریب و غیرمعقول به حساب میآمدند، تا حدودی عادی شدهاند.
در گذشته امری کاملاً بدیهی بود که مردی جاافتاده با دختری کم سن و سال ازدواج کند اما عکس این، یعنی ازدواج زنانی جا افتاده با پسران بسیار جوانتر هرگز قاعده و عرف مقبول جامعه ما نبوده است. سؤال اینجاست که فاکتور «سن»، چقدر در انتخاب همسر میتواند مؤثر باشد؟ گیریم زن از شوهر بزرگتر باشد، آیا این دلیلی برای یک ازدواج ناموفق است؟ این سبک ازدواجی که این روزها در حال باب شدن است، آیا آمار روزافزون طلاق در جامعه ما را همچنان بالا نگاه خواهد داشت یا برخلاف برداشت ما، آن را پایین خواهد آورد؟
دکتر بهزادی فرد در ابتدا با اشاره به اینکه «لزوما وقتی اجتماع موضوعی را خوب یا بد میداند، دلیل بر حسن یا قبح حقیقی آن نیست»، این پرسش را مطرح میکند که «آیا همه با فاکتور سن و مفهوم واقعی آن آشنا هستیم؟»
سن یک عدد است
سن تنها عدد تقویمی نیست! همین که صحبت اختلاف سن در ازدواج پیش میآید، همه با توجه به تاریخ تولد نظر میدهند که دو نفر برای هم مناسب هستند یا نه؛ در حالی که روان شناسان مفهوم سن را صرفاً همان عددی نمیشناسند که تاریخ تولد ما را یادآور میشود.
دکتربهزادی فرد 4 دیدگاه برای سن تعریف میکند: «سن تقویمی»، «سن نشاط»، «سن رشدعقلی-عاطفی» و «سن فلسفی».
به اعتقاد این روانشناس رشد فلسفی که اغلب افراد بیتفاوت از کنار آن رد میشوند از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. فردی که به سن رشد فلسفی نرسیده باشد در سالهای پس از ازدواج در معرض خطر تعارض قرار دارد تا اندازهای که حتی ممکن است از ازدواج خود کاملاً پشیمان شود. رشدفلسفی را در یک جمله ساده میتوان خلاصه کرد: «فرد باید شناختی از فلسفه زندگی داشته باشد و بداند از زندگی چه میخواهد؟»
دکتربهزادی فرد در تعریف سن نشاط میگوید: سن نشاط، احساسی است که فرد درباره سن خود دارد. مثلاً مردی در 40 سالگی حسی مشابه حس پسری بیست و چند ساله دارد. شرط درست بودن این احساس این است که دیگران هم دقیقاً همین نظر را داشته باشند، در زمینه سن عاطفی-عقلانی هم زمانی میتوانیم فردی را بالغ بدانیم که وابستگی بیمارگونه و شدید به خانواده نداشته و حل مسأله را بلد باشد مثلاً هنگامی که مشکل اقتصادی به وجود آمد دنبال راه درآمد دیگری باشد و بتواند در هر زمینهای در برخورد با مسائل مختلف به جای بحث و دعوا و روشهای کودکانه، روش مذاکره را در پیش بگیرد.
علیرغم اینکه نمیتوان سن تقویمی را در زمینه ازدواج ملاک قرار دارد ولی این روانشناس پیشنهاد میکند که پسران در سنین بین 20 تا 30 زندگیشان بهتر است برای ازدواج حدود 3 تا 7 سال بزرگتر از طرف مقابلشان باشند. اما در سنین 30 تا 40 سالگی اصلاً اهمیتی ندارد که مرد از زن بزرگتر باشد(حتی میتواند برعکس هم باشد و مرد از زن کوچکتر باشد). جالب است بدانید که بر اساس آمارهای قوه قضائیه تعداد طلاق در این نوع ازدواج که زن بزرگتر از مرد بوده، اتفاقاً پایینتر است. پژوهشها در این حوزه نشان میدهد، چنانچه در این دهه دختر تا حدود 5 سال بزرگتر باشد، منعی برای ازدواج وجود ندارد. البته به شرط اینکه قاعده سن نشاط و رشد عاطفی عقلانی رعایت شده باشد.
دکتربهزادی فرد دهه 40 را دههای میداند که در آن اختلاف سنی در کل اهمیت ندارد، زیرا در این دهه آنچه اهمیت بالایی دارد، پختگی است. به عبارت دیگر، در این دهه، فرد از لحاظ اجتماعی، روانی و رفتاری عملکرد متناسبی دارد و هر تصمیمی که بگیرد بدون در نظر گرفتن جنسیت قابل درک است.
نظرات (0)
به یوزبیت؛ خانه محتوا خوش آمدید
یوزبیت، به نویسندگان مستقل این امکان را میدهد که رایگان تولید محتوا کنند و با کمک هوش مصنوعی، محتوای خود را به صورت مؤثر به مخاطبان نمایش دهند.
سایر مقالات نویسنده
جدیدترین مقالات
درباره ما . راهنما . اطلاعیهها . آپدیتها . قوانین . ارتباط با ما
کلیه حقوق این سایت برای یوزبیت محفوظ میباشد.