
برای بهتر زندگی کردن باید سبک زندگی امامان و پیشوایان بزرگ را سر مشق زندگی خود قرار دهیم.
سبک زندگی امام علی(ع) همان سبک زندگی قرآنی و اسلامی است که باید شناخت و بر اساس آن زندگی کرد؛ زیرا آن حضرت(ع) در سایه تربیت پیامبر(ص) و قرآن بود و یکی از تبیینکنندگان و مفسران علمی و عملی قرآن بشمار میرود. نویسنده در این مطلب ضمن معرفی آن حضرت(ع) برخی ویژگیهای سبک زندگی ایشان را نیز بر اساس روایات بیان کرده است.
کیستی امیرمؤمنان علی(ع)
بر اساس آیات قرآن امامعلی(ع) نفس و جان پیامبر(ص) است. (آلعمران، آیه61) او یکی از اولواالامرهایی است که اطاعت ایشان واجب است. (نساء، آیه59) در آیات قرآن حضرت علی(ع) به عنوان عالم و دانای به تمام کتاب (رعد، آیه 43 و روایات تفسیری)، از راسخون در علم (آلعمران، آیه7 و روایات تفسیری)، از اهل عصمت و طهارت (احزاب، آیه 33 و روایات تفسیری)، اهل الذکر (انبیاء، آیه 7 و روایات تفسیری)، خویشان و ذویالقربایی که مودت آنان واجب است (شوری، آیه23)، از ابرار و مقربان (سوره انسان و روایات تفسیری)، و دهها عنوان و دارنده فضایل بسیار دیگر معرفی شده است.
آن حضرت مجموع فضایل حتی اضداد بود. فهرست فضائلی را خداوند و پیامبر(ص) برای آن حضرت(ع) بیان میکنند که میتوان گفت همه صفات و اسمای الهی را تجلی و ظهور میبخشید. پیامبر خدا(ص) در بیان برخی از فضایل ایشان فرموده است: هر که میخواهد به «آدم» و علم او و «نوح» و تقوای او و «ابراهیم» و بردباری او و «موسی» و هیبت او و «عیسی» و عبادت او بنگرد، به «علیبنابیطالب» بنگرد. (ارشاد القلوب، ص217)
ایشان پرورده دامان رسولالله (ص) است؛ چنانکه خودش میفرماید: شما خود در پیوند با رسول خدا هم به دلیل خویشاوندی و هم به سبب موقعیت ویژه من، جایگاه مرا میشناسید. او مرا از روزگاری که نوزادی بودم در دامن خود مینشاند و بر سینه میچسبانید و از عطر دلپذیرش بهرهمندم میساخت، لقمه را میجوید و در دهانم میگذاشت و هرگز در گفتارم دروغی نشنید و در رفتارم لغزش و سبکسری ندید. (نهجالبلاغه، ح192)
علی(ع) محرم راز پیامبر(ص) بود و پیامبر اسرارش را با ایشان در میان میگذاشت. حضرت علی(ع) در این باره فرموده است: موقعیتی که من در محضر پیامبر خدا داشتم برای هیچ کس دیگر نبود. من هر روز سحر محضر ایشان میرفتم. (مسند احمد، ج1، ص77-85)
بریده الأسلمی میگوید: هرگاه که با پیامبر(ص) به سفر میرفتیم، علی(ع) مسئول توشه و بار پیامبر بود، آنها را از خودش جدا نمیکرد و هنگامی که در جایی منزل میکردیم توشه و اثاث پیامبر را وارسی مینمود و اگر نیاز به ترمیم و اصلاح داشت اصلاح میکرد و اگر کفش و نعلین پیامبر نیاز به تعمیر و دوخت داشت آن را انجام میداد. (بحارالانوار، ج37، ص303)
این انس و ارتباط و پیوند حضرت علی(ع) با پیامبر(ص) موجب میشود تا در فرصتهای مختلف، از علوم بیپایان رسول خدا بهره گیرد. پیامبر(ص) هم این جان خویش به تعبیر قرآن را عزیز و گرامی میداشت و به او عنایت ویژه داشت. این گونه است که گفتنیهای بسیار و اسرار مهمی را با او در میان میگذاشت. البته این موقعیت برای هیچ کس دیگر فراهم نبود و همین فضیلت بود که حسد برخی بدخواهان را برمیانگیخت.
مجموعهای که ایشان از پیامبر(ص) دریافت کرد او را به گنجینه وحی مبدل ساخت. ایشان در خلوتهای خویش با پیامبر(ص) یا میپرسید یا پیامبر(ص) خود علومش را به وی انتقال میداد. امیرمؤمنان علی(ع) در این باره نیز فرموده است: هرگاه از پیامبر خدا سؤال میکردم، خواستهام را پاسخ میداد و اگر من سکوت میکردم او خود پیشگام میشد و از دانش خود بهرهمندم میساخت. (المصنف، ج6، ص368، ح32061)
آن حضرت(ع) چنانکه قرآن میفرماید از راسخون در علوم قرآنی و اهل ذکر است که باید دین را از او یاد گرفت و متشابهات را فهمید؛ زیرا توان ارجاع متشابهات به محکمات را دارد و آشنای کامل به قرآن و معارف آن و قرآن ناطق است. حضرت علی(ع) خود میفرماید: به خدا سوگند آیهای از قرآن کریم نازل نشده است مگر اینکه من میدانم در چه موضوعی و در کجا نازل شده است، زیرا پروردگارم به من دلی اندیشمند- ژرفاندیش- و زبانی پرسشگر عنایت کرده است. (انساب الاشراف، ج2، ص98 ح27)
لزوم بهرهگیری از سبک زندگی امام علی(ع)
با توجه به آیات و روایات پیش گفته و غیر آنها باید گفت که هر فردی اگر بخواهد سبک زندگی قرآنی اسلامی داشته باشد، باید زندگی را از امیرمؤمنان علی(ع) بیاموزد. از نظر پیامبر(ص) هر کسی که شیعه امام علی(ع) شد و پا در جای پای ایشان گذاشت رستگار خواهد شد و وارد بهشت میشود. بنابراین، لازم است تا هر مسلمانی سبک زندگی امام را بشناسد و براساس آن رفتار نماید.
ابن کهمس گوید: به حضرت صادق(ع) عرض کردم: عبدالله بن ابی یعفوربر شما درود فرستاد. حضرت فرمود: بر تو و بر او درود باد، وقتی پیش او رفتی سلام مرا به او برسان و بگو: جعفر بن محمد میگفت: نیک بنگر هر آن ویژگی که باعث شد تا علی(ع) به آن مقام بلند نزد پیامبر خدا برسد، خود را ملازم آن خصلت نما و یقین بدان هر مقامی که علی نزد پیامبر یافت تنها و تنها به خاطر راستگویی و امانتداری بود. (الکافی، ج 2، ص 104، ح 5)
در این روایت ضمن اینکه شناخت سبک زندگی اسلامی امام علی(ع) به عنوان یک واجب برای بهرهگیری از آن مطرح شده، به برخی از ویژگیهای اخلاقی تاکید خاص و ویژهای مبذول شده است؛ زیرا این فضایل اخلاقی ریشه دیگر فضایل اخلاقی است و هر کسی به اینها متخلق شود بستری برای تخلق به فضایل دیگر فراهم میآورد. از نظر آموزههای قرآنی معیار ارزش انسانها و میزان مسلمانی بر اصول و فضایلی چون «صدق» و «امانت» است. در روایات بسیاری آمده است که به نماز و رکوع و سجود اشخاص نگاه نکنید، بلکه بنگرید که راستگویی و امانتداری او چگونه است؟ زیرا این امور است که شرافت و کرامت انسانی را نمایان میسازد و انسان دروغگو و خائن هرگز بهرهای از انسانیت نبرده چه رسد که بهرهمند از مسلمانی باشد و در مسیر ایمان قرار گیرد.
برخی از ویژگیهای سبک زندگی امیرمومنان(ع)
در اینجا به برخی از مهمترین ویژگیهای سبک زندگی اسلامی امیرمومنان(ع) اشاره میشود.
1- حلالخواری و خشنودی خدا و پیامبر: از مهمترین ویژگیهایی که یک انسان مومن را از غیر مومن متمایز میکند همین اموری است که حضرت صادق(ع) در این حدیث فرموده است: به خدا سوگند علیبنابیطالب(ع) تا روزی که از این دنیا رفت مال حرامی نخورد و هیچگاه بر سر دو راهی – که هر دو راه مورد خشنودی خدا باشد- قرار نگرفت مگر اینکه پرزحمتترین آنها را برگزید و هر حادثه مهمی که برای پیامبر خدا پیش میآمد – به دلیل اعتمادی که به علی داشت- از او کمک میگرفت. در میان این امت هیچکس نتوانست همانند علی(ع) راه پیامبر را- بیکم و کاست- طی کند و با این همه تلاش و کوشش، همواره چون بیمناکان کار میکرد، چشمی به بهشت و چشم دیگر بر آتش داشت، از سویی امیدوار پاداش بهشت و از سوی دیگر هراسناک از کیفر آتش بود. (الارشاد، ص 255) ابن عباس نیز درباره طالب رضای حق بودن ایشان میگوید: علی(ع) در تمامی کارهای خود همواره در پی رضایت الهی بود و به همین جهت «مرتضی» نامیده شد. (المناقب، ج 3، ص 110)
در مدینه آن حضرت(ع) برای محافظت از جان پیامبر(ص) در مسجد خود را آماده مقابله با توطئهها میکرد، زیرا منافقانی درصدد ضربه زدن به آن حضرت(ص) بودند، از همین رو مراقبت و حفاظت از جان پیامبر لازم بود و امام به عنوان محافظ رسول خدا(ص) کنار ستون محرس در مسجدالنبی مینشسته و مراقب اوضاع بود. آن ستون هم در مسجدالنبی و کنار قبر حضرت رسول مشخص است و روی آن نوشته است: «اسطوانه الحرس»
2- پشتیبانی حق و سازشناپذیری: از ویژگیهای آن حضرت(ع)، نداشتن سازش با مخالفان حق و عدل و برخورداری از قاطعیت انقلابی در راه انجام وظیفه بود. خود آن حضرت(ع) میفرماید: به جان خودم سوگند، در نبرد با کسی که مخالفت حق کند و راه گمراهی پیش گیرد، نه مداهنه و سازش میکنم نه سستی. (نهجالبلاغه، الخطب: 24) و در جایی دیگر میفرماید: در تمامی زندگی من، نقطه سیاهی نیست تا عیب جویان و اشارهکنندگان با چشم و ابرو اشاره کنند و سخنی گویند. خوارترین افراد نزد من عزیز است تا حق او را بستانم و نیرومند نزد من ناتوان است تا حق دیگران را از او بازگیرم. ما با تمام وجود به قضای الهی خشنود و در برابر فرمانش تسلیم هستیم. (نهجالبلاغه، الخطب: 37) آن حضرت(ع) به آنچه میگفت عمل میکرد و از همین رو، قاطعیت، در اجرای حق و عدالت و پشتیبانی از مظلوم در برابر ظالم از ویژگیهای «حکومت علوی» بود. هرچند اجرای دقیق عدالت، به کام دنیا خواهان خوش نمیآمد و عدهای از او میرنجیدند، اما دلخوشی آن حضرت این بود که خدایش از او راضی است. آن حضرت(ع) میفرماید سخن گفتن از عدل و حق آسان ولی عمل بدان سخت و دشوار است.
3- رضایت خداوند اصل اساسی در سیاست علوی: امیرمؤمنان(ع) جز برای رضایت خداوند گامی برنداشت و بر آن بود تا با خداوند در حالت «راضیه مرضیه» با نفسی مطمئن ملاقات کند. (فجر، آیات 27 تا 30) اینگونه است که در دوره جاهلیت و اسلام هرگز از این اصل در هیچ یک از سیاستهایش عدول نکرد. آن حضرت(ع) درباره این راهبرد اساسی در سیاست عمومی خویش می فرماید: به خدا سوگند، من همواره در زمره پیشتازان این حرکت بودم تا روزی که جبهه دشمن تار و مار شد و جاهلیت از صحنه بیرون رفت، بیآنکه کمترین ضعف یا ترسی داشته باشم و امروز نیز در همان راستا قدم برمیدارم و تصمیم دارم باطل را بشکافم تا حق از پهلوی آن بیرون آید. مرا با قریش چه کار؟ که دیروز در موضع کفر بودند و با آنان جنگیدم و امروز نیز که گرفتار فتنه و انحراف شدهاند به پیکارشان خواهم خاست.
من همانگونه که دیروز با آنان برخورد کردم امروز نیز همانم. (نهجالبلاغه، خ 33) همین سیاست است که دیگران را به دشمنان وی تبدیل کرد و اجازه ندادند تا به عنوان خلیفه خدا و پیامبر(ص) بر منصب ولایت الهی خود در ظاهر قرار گیرد و او را از ولایتظاهری و خلافت دنیوی محروم کردند. در حقیقت تنها گناه امام(ع) از نظر دیگران همان سازش ناپذیری و سیاست راهبردی رضایت خدا است. همین رضایتجوئی خداوند و عدم تکیه و اعتماد به غیر خدا موجب میشود تا ایشان به جنگاوری بیباک تبدیل شود و در زمان تنزیل و تاویل از مشرکان و منافقان نهراسد. حضرت امیرالمؤمنین(ع) فرمود:… و از شگفتیهای زمانه این است که – شامیان- به من پیام دادهاند که خود را برای مقابله با سرنیزهها آماده کنم و برای ضربههای شمشیر شکیبا باشم، مادران گریان به سگوشان بنشینند! تاکنون کسی مرا با دعوت به جنگ تهدید نکرده است و از زخمهای نیزه و شمشیر هراسی نداشتهام، چرا که بر یقین به پروردگارم تکیه دادم و دینم را زنگار شبهه نیالوده است. (نهجالبلاغهًْ خ 22)
4. عدالتخواهی و عدالتمحوری: از دیگر سیاستهای راهبردی امام علی(ع) در سبک زندگی ایشان عدالتخواهی و عدالتمحوری است. همین عنصر نیر بسیاری را از وی و حکومتش دور میکند؛ زیرا اجرای عدالت در حق خود و خویشان بسیار سخت و دشوار است؛ این در حالی است که آموزههای اسلامی تاکید دارد که عدالت را حتی در حق دشمنان چنان اجرا کنید که به وی ظلمی روا نشود و به خاطر خویشان و دوستی با افراد از عدالت عدول نکنید. (مائده، آیه 8؛ انعام، آیه 152)
سیاستهای عدالتی امیرمومنان(ع) بر بیتقوایان سخت میآمد؛ زیرا از نظر قرآن عدالت نزدیکترین حالت به تقوای الهی است. (همان) در روایت است آنگاه که حضرت امیر به دلیل رعایت مساوات در تقسیم بیتالمال مورد عتاب قرار گرفت فرمود: آیا به من امر میکنید و اصرار میورزید تا پیروزی را به بهای ستم بر کسانی که مسئولیت سرپرستی آنها بر دوشم نهاده شده است به دست آورم؟ به خدا سوگند که تا روزگار در گردش است و ستارگان آسمان در پی هم حرکت میکنند، چنین کار ناروایی نخواهم کرد.
اگر این مال، ثروت شخصی من بود در تقسیم آن مساوات را رعایت میکردم، چه رسد به اینکه مال، مال الله است. (نهجالبلاغهًْ، خ 124) آن امام را تندیس عدالت میگویند؛ چنان که خود میفرماید: به خدا سوگند اگر اقلیمهای هفتگانه زمین را با هر چه در زیر آسمان آنها است به من دهند تا خدا را در حد گرفتن پوست جوی از دهان موری نافرمانی کنم، نخواهم کرد. چرا که این دنیای شما در نزد من از برگ نیم جویدهای در دهان ملخی ناچیزتر است. علی را با نعمتهای فناپذیر و لذتهای گذرا و ناپایدار چه کار! (نهجالبلاغهًْ، خ 222)
5. همدلی و همدردی با درماندگان: در شیوه حکومت، سیاست مردمی و جانبداری از مظلومان و محرومان از اصول کلی زمامداری امیرمؤمنان(ع) بود. ایشان با همدلی و همدردی با مردم بر آن بود تا حق و عدالت را اجرا کند؛ زیرا با چنین سیاستی است که میتوان مردم را در جایگاه کرامت و شرافت خودشان قرار داد. آن حضرت(ع) مردم را دوست داشت، مردم هم او را دوست داشتند. پیامبر گرامی اسلام(ص) به این ویژگی امام علی(ع) به عنوان یک عطای الهی اشاره کرده و فرموده است: یا علی، خدای متعال تو را چنین قرار داده که بینوایان را دوست بداری و آنان را به عنوان پیروان خویش بپسندی و آنان هم تو را پیشوایی و امامت بپسندند. (حلیهًْ الاولیاء، ج 1، ص 71)
6. همدردی با مردم و یاوری محرومان: گرایش به مردم و روحیه مهرورزی به آنان، از ویژگیهای رهبران الهی است. بر اساس آموزههای قرآنی مومن باید مهارت همدلی و همدردی را بیاموزد و نسبت به دیگران اجرا کند. این که خداوند یکی از ویژگیهای اهل ایمان و نماز را کمک به محروم و سائل دانسته در همین چارچوب است. (ذاریات، آیات 19 و 20؛ معارج، آیات 24 و 25) کمک و انفاق و اطعام به دیگران و احسان به مردمان از اصولی است که در اسلام بسیار مورد تاکید است و رهبران الهی به عنوان الگوهای حسنه باید در این امور پیشگام باشند چنانکه بودند و هستند. مغیرهًْ – الضبی – میگوید: علی(ع) به موالی – شهروندان غیر عرب و بردگان آزاد شده – تمایل بیشتری داشت و نسبت به آنان مهربانتر بود.
در صورتی که – خلیفه دیگر به شدت از آنان دوری میگزید و پرهیز میکرد (الغارات: ص 341) درباره همدردی آن حضرت(ع) با مردم میتوان به این سخن آن حضرت استناد کرد که فرمود: هیهات که هوی و هوسم بر من چیره شود و شکمبارگی به گزینش طعامهای لذیذ وادارم کند، در حالی که چه بسا در یمامه و یا حجاز کسانی باشند که امید دستیابی به قرص نانی نداشته و خاطرهای از سیری ندارند و هرگز مباد که من با شکم پر بخوابم در حالی که شاید پیرامون من شکمهای به پشت چسبیده و جگرهای سوخته باشد. (نهجالبلاغهًْ، نامه: 45) بیخبری مسئولان حکومتی از وضع زندگی مردم جامعه، ناپسند است. در حکومتهای غیرمردمی، حاکمان به راحتی و رفاه خود میاندیشند و همه وسایل آسایش را برای خود و بستگان خویش فراهم میکنند و به رنج و محرومیت و گرسنگی و نیاز طبقات محروم توجهی ندارند. حضرت علی(ع) این شیوه را از شأن حکومت دور میداند و به یاد گرسنگان جامعه در دور افتادهترین مناطق است.
7. پیشتاز در عمل نیک و خیر: قرآن از سرعت و سبقتگیری مومنان در کارهای نیک و خیر سخن به میان آورده و آنان را تشویق میکند. (بقره، آیه 148؛ مائده، آیه 48) اسوههای ایمان و عمل همواره در هر کار خیر و نیکی پیشگام بوده و هستند. حضرت امیرالمؤمنین(ع) درباره خود میفرماید: ای مردم! به خدا سوگند من هرگز شما را به هیچ طاعتی فرا نمیخوانم مگر آنکه خود بر شما – در عمل به آن – پیشی میجویم و از هیچ گناهی نهی نمیکنم – مگر آنکه پیش از شما، خود را از عمل به آن بازمیدارم. (نهجالبلاغهًْ، خ 173)
نظرات (0)
به یوزبیت؛ خانه محتوا خوش آمدید
یوزبیت، به نویسندگان مستقل این امکان را میدهد که رایگان تولید محتوا کنند و با کمک هوش مصنوعی، محتوای خود را به صورت مؤثر به مخاطبان نمایش دهند.
سایر مقالات نویسنده
جدیدترین مقالات
درباره ما . راهنما . اطلاعیهها . آپدیتها . قوانین . ارتباط با ما
کلیه حقوق این سایت برای یوزبیت محفوظ میباشد.